چرا آزمون استخدامی سهمی برای علوم سیاسی ندارد؟ ، اگر استخدام نمی کنید، آموزش ندهید!
به گزارش پایگاه اینترنتی مأوا، سازمان سنجش اطلاعیه آزمون استخدامی مشترک و فراگیر دستگاه های اجرایی را در 31 شهریور 98 منتشر کرد که سهم استخدام دانش آموختگان رشته علوم سیاسی در این اطلاعیه صفر است.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرنگاران، آزمون استخدامی برای هفتمین بار برگزار می گردد و افراد جویای کار زیادی، از جمله فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی سراسر کشور، شانس خود را برای قبول شدن در این آزمون محک می زنند.
سازمان سنجش اطلاعیه آزمون استخدامی مشترک و فراگیر دستگاه های اجرایی را در 31 شهریورماه منتشر کرده و سهم استخدام دانش آموختگان رشته علوم سیاسی در این اطلاعیه صفر است. همین خبر کافی بود تا دانش آموختگان این رشته اعتراض نمایند، اعتراضاتی در فضای مجازی توسط دانشجویان این رشته و همچنین نامه انجمن علوم سیاسی ایران، در تاریخ سوم تیتر 96 که به امضای هزاروصد نفر از دانشجویان، دانش آموختگان و استادان علوم سیاسی، خطاب به شخص رییس جمهور نوشته شد و خواهان اضافه شدن رشته علوم سیاسی و روابط بین الملل در فهرست رشته های مورد نظر آزمون استخدامی کارکنان دولت بود. اما باز این اعتراضات نادیده گرفته شد و بدون پاسخگویی به این درخواست، دوباره شاهد حذف رشته علوم سیاسی از آزمون استخدامی هستیم.
کیخا: حذف علوم سیاسی نشانه جهل تصمیم گیران است
نجمه کیخا، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی در این مورد می گوید: برخی علوم در عین اینکه موضوع و برنامه مشخصی دارند، گستره وسیعی را شامل می شوند و تاثیراتی دارند که تمامی علوم را درگیر می سازند. مهم ترین علم در این دسته، علم سیاست است که از گذشته به آن مادر علوم می گفتند. علوم سیاسی در تمامی جهات جامعه تاثیرگذار است، زیرا علمی راهبردی، طراح و برنامه ریز است.
فلاسفه سیاسی ما در تعریف ان می گفتند علمی که تدبیر عام را عهده دار است. یک سیاستگذاری کلان می تواند تمام جامعه را در هر رشته و تخصصی و در هر مکانی تحت تاثیر قرار بدهد. از آن جا که تدبیرکردن جامعه، عمومی و کلان است، دانشجویان رشته علوم سیاسی با مجموعه ای از علوم اقتصادی، جامعه شناسی، روان شناسی، حقوق و مدیریت آشنا می شوند.
این دانش وسیع، دیدی گسترده، جامع و بنیادین به دانشجوی علوم سیاسی می دهد تا با در نظر دریافت وجوه مختلف به تصمیم گیری بپردازند و با آشنایی با دانش ها و سنت های ایرانی و اسلامی در زمینه سیاست، اقتضائات مذهبی، قومی، فرهنگی و بومی نظام سیاسی ایران را در نظر داشته باشند.
بی تردید وجود این تخصص در نهاد های حاکمیتی و تصمیم گیر نظام سیاسی، روابط عمومی ها، مشاوره سیاسی، انتخاباتی و بین المللی و... بسیار ضروری و بایسته است و هیچ دانش دیگری نمی تواند جایگزین علوم سیاسی گردد. حذف این رشته از آزمون استخدامی کشور نشانگر جهل تصمیم گیران این سازمان از کاربرد و اهمیت رشته علوم سیاسی است که به جای کمک به ارتقای این رشته و ایجاد انگیزه و امید در دانشجویان علوم سیاسی، به یأس و دلسردی و تصمیم به تغییر رشته در آنان خواهد انجامید.
بی شک یکی از علل بسکمک از بی برنامگی ها و ناکارمدی های سیاسی امروز جامعه ما، قرارندریافت فارغ التحصیلان رشته علوم سیاسی در جایگاه شایسته خود و اشغال مناصب این رشته از سوی فارغ التحصیلان دیگر رشته هاست که با کمال تعجب و حیرت بسکمک از آنان پزشک و مهندس هستند. وضعیت کنونی جامعه سیاسی، اقبال فزاینده و توجه بیشتر به رشته علوم سیاسی را می طلبد نه حذف آن از لیست آزمون استخدامی کشوری را.
تاریخچه علوم سیاسی در ایران
رشته علوم سیاسی در ایران از اوایل دهه 1280 (چند سال پیش از جنبش مشروطه) برای تأمین نیاز های روابط دیپلماتیک دولت راه اندازی شد. این رویکرد تا اواخر دهه 1340 ادامه داشت. به تدریج برخی مباحث حقوقی و فلسفی و علمی نیز به این رشته اضافه شد. از اواخر دهه 1340 تحت تأثیر دانش آموختگان دانشگاه های انگلیسی و امریکایی، رویکرد های جدیدی وارد جهت گیری و برنامه های درسی این رشته شد. باوجود این تا وقوع انقلاب اسلامی، نشانه چندانی از نقش آفرینی این رشته، به ویژه در حوزه سیاست داخلی دیده نمی شد.
با وقوع انقلاب، رشته علوم سیاسی به عرصه رقابت های ایدئولوژیک میان نیرو های مختلف انقلابی اعم از چپ و راست، مذهبی و غیرمذهبی تبدیل شد
با وقوع انقلاب، این رشته به عرصه رقابت های ایدئولوژیک میان نیرو های مختلف انقلابی اعم از چپ و راست، مذهبی و غیرمذهبی تبدیل شد. در فضای شدیداً سیاسی و ایدئولوژیک یکی دو سال اولیه پس از انقلاب، اولاً بسکمک از استادان قدیمی این رشته که اندک نسبت و ارتباطی با رژیم پیشین داشتند تصفیه شدند. همچنین هر یک از تشکل های سیاسی دانشجویی با نفوذ و فشار سعی می کردند دروس و مدرسان مورد علاقه خود را که با گرایش های ایدئولوژیک شان همسویی داشتند، در برنامه آموزشی گروه بگنجانند. بنابراین این رشته به یکی از عرصه های اصلی مناقشات و درگیری های منتهی به انقلاب فرهنگی در بهار سال 1359 تبدیل شد.
استادان و دانشجویان اسلامگرای این رشته با حمایت دولتمردان صدر انقلاب نقش مهمی در راه اندازی موسسات آموزشی جدیدی داشتند که بنا بود با برنامه های آموزشی خاصی دانشجویان و استادانی در تراز ایدئولوژی رسمی تربیت و به دانشگاه های کشور تزریق نمایند. راه اندازی دانشکده انقلاب اسلامی در سال 1359 در دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی)، سپس تأسیس دانشگاه های تربیت مدرس و امام صادق (ع) در سال 1360 به همین دلیل بود. البته با تعطیلی سه ساله دانشگاه ها و تا اواسط دهه 1360 این رشته از لحاظ کمی توسعه چندانی نیافت. اما در جریان انقلاب فرهنگی به منظورانطباق محتوای این رشته با ایدئولوژی رسمی، بیشترین تغییرات در زمینه برنامه آموزشی در این رشته صورت گرفت.
با ورود تدریجی فارغ التحصیلان دانشگاه های مورد اشاره و جذب برخی دانش آموختگان خارج از کشور به تدریج توسعه کمی این رشته آغاز شد و به ویژه با تأسیس و گسترش دانشگاه آزاد بر تعداد دانشجویان و استادان این رشته افزوده شد. چیزی نگذشت که دوره های تحصیلات تکمیلی این رشته نیز در دانشگاه های مختلف راه اندازی شد.
از اواسط دهه 1360 این رشته در کنار پذیرش تعداد فزاینده ای از فارع التحصیلان دبیرستان ها، به یکی از سهل الوصول ترین رشته ها برای اخذ مدارک و مدارج بالای دانشگاهی از سوی خیل مشتاق مدیران و مسوولان میان سال سیاسی، اداری و نظامی تبدیل شد.
چنین الگویی از رشد کمی به همراه دستکاری های مکرر برنامه آموزشی این رشته که هنوز هم ادامه دارد (با عناوینی نظیر اسلامی سازی، بومی سازی و کاربردی سازی) جمعیت عظیم دانش آموختگانی را در این رشته به بار آورد که هم از لحاظ انگیزه ها و گرایش ها و هم از لحاظ توانمندی های علمی بسیار ناهمگون بودند.
اهمیت و نقش علوم سیاسی
علوم سیاسی به بررسی اندیشه ها و نظریه های سیاسی و کارکرد آن ها در عرصه جامعه می پردازد؛ به عبارت دیگر رشته علوم سیاسی یعنی ارائه یک سری نظریه ها و یا ابزار ها و راه چاره هایی که بر اساس آن ها هر جامعه شرایط و مسائل حال را بررسی کرده و از پیش پا برمی دارد و برای حرکت ها و اقدامات بعدی برنامه ریزی می کند. محور سیاست خارجی هر کشور نیز تامین منافع ملی است. شناخت منافع ملی و عوامل تأمین نماینده و تهدیدنماینده آن را کارشناسان علوم سیاسی به عهده دارند.
این رشته، در بیش از 86 دانشگاه معتبر دولتی و غیردولتی و سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشجو تربیت می کند. نادیده دریافت فارغ التحصیلان رشته های علوم سیاسی در آزمون استخدامی دولت آسیب های فراوانی را در آینده برای کشور خواهد داشت، این موضوع نه تنها برای فارغ التحصیلان علوم سیاسی مشکل ایجاد می کند، بلکه برای آینده کشور نیز خطرناک است. رشته علوم سیاسی در ایران بیش از یکصد سال قدمت دارد و به سبب این پیشینه چشمگیر، هم اکنون مجموعه ای از دانش و تجارب انباشته و ارزنده در اختیار است که به هزینه بیت المال و به کوشش استادان ارجمند حاصل آمده است.
گرایش های مطالعات خاورمیانه، امنیت ملی، مطالعات امریکا، جامعه شناسی سیاسی، مطالعات زنان و سیاست، اندیشه سیاسی، مسائل ایران، روان شناسی سیاسی، سیاستگذاری، آینده پژوهی، اقتصاد سیاسی، امنیت بین الملل و مطالعات شرق آسیا و... از اعضای خانواده علوم سیاسی هستند
با بررسی اُفت کارایی نهاد های اداری و سیاسی کشور درمی یابیم که یکی از عوامل آن سطح پایین سواد سیاسی افرادی است که در بدنه بروکراسی کشور در حال فعالیت هستند.
اگر نگاهی به گرایش های علوم سیاسی داشته باشیم خواهیم دید گرایش هایی از قبیلِ: مطالعات خاورمیانه، امنیت ملی، مطالعات امریکا، جامعه شناسی سیاسی، مطالعات زنان و سیاست، اندیشه سیاسی، مسائل ایران، روان شناسی سیاسی، سیاستگذاری، آینده پژوهی، اقتصاد سیاسی، امنیت بین الملل و مطالعات شرق آسیا و... در این رشته جای گرفته است.
جایگاه این رشته در روابط عمومی ها و در نمایندگی کشور در سازمان های بین المللی غیرقابل انکار است. همچنین فارغ التحصیلان رشته علوم سیاسی در بخش های سیاسی و حقوقی سازمان ها و وزارتخانه ها و در سازمان صداوسیما و روزنامه ها مشغول به کار می باشند. وزارت امور خارجه از همه وزارتخانه ها برای جذب کارشناسان علوم سیاسی شاخص تر است، اما در حال حاضر حتی فارغ التحصیلان روابط بین الملل نیز به سختی جذب این وزارتخانه می شوند و گویا وزارت امور خارجه نیاز به نیروی جدیدی ندارد.
رهبر معظم انقلاب به جوان گرایی و اعتماد به نیرو های تازه نفس با ایده های نو برای اداره کشورتاکید دارند. ایشان در بیانیه گام دوم انقلاب به حضور جوانان متعهد و انقلابی و متخصص در عرصه مدیریت کلان کشور اشاره می نمایند و به استفاده از نیرو های جوان و تازه نفس با ایده های نو برای اداره کشور تاکید می نمایند. همانطور که به جوانان و فکرشان در دهه شصت در جنگ اعتماد کردیم، اکنون هم راه خروج از بن بست ها و چالش های پیش روی کشور اعتماد به این ظرفیت هاست. آیا با این روند که روزبه روز به اهمیت رشته علوم سیاسی در کشور کم محلی می گردد می توان اداره آینده کشور را به جوانان سپرد؟
اگر استخدام نمی کنید، آموزش ندهید
در بین تمام رشته های دانشگاهی و اهمیت آموزش ناظر به بازار کار، رشته هایی مثل علوم سیاسی از اهمیت بیشتری برخوردارند؛ چون محل اصلی استخدام این نیروها، در خود دولت است. بنابراین اگر دولت به این تعداد کارشناس و دانشجوی علوم سیاسی نیازی ندارد، چرا ظرفیت پذیرش دانشگاه ها را کاهش نمی دهد و جوانان را در این راستا بی فرجام تنها می گذارد؟
حذف رشته علوم سیاسی از آزمون های استخدامی دولتی، تیر خلاصی به این رشته بود؛ تیر خلاصی که با صدا خفه کن انجام شد و بدون سروصدا انگیزه را در دانشجویان علوم سیاسی کشت.
منبع: خبرگزاری دانشجو