هشت مهارت مدیران عصر تازه

به گزارش پایگاه اینترنتی مأوا، کسب وکار ها در دوره غافلگیری با دگرگونی های عالم گیر همانند کرونا، به مدیرانی احتیاج دارند که 8 مهارت ویژه داشته باشند. مدیران عصر نو بیش از هر داشته ای، باید آماده عبور از بحران باشند. در یک سال اخیر شرکت هایی با مدیران مجهز به مهارت رشد محوری توانستند زودتر از رقبا احیا شوند. اعتماد به نفس و انگیزه سازی برای کارکنان هم از جمله این مهارت ها است.

هشت مهارت مدیران عصر تازه

به گزارش european business review، مهارت های نرم برای تمام حرفه ها اهمیت دارد. با این حال، رهبران سازمانی احتیاجمند مجموعه خاصی از مهارت ها هستند. از رشدمحور بودن تا اعتماد به نفس و حفظ خونسردی، تعدادی از مهارت های مورداحتیاج رهبران سازمانی هستند که در این مقاله به آن ها می پردازیم. این مهارت ها دست کم در صورت تمایل آن ها به پیروزیت کارکنان و کسب وکارشان اهمیت دارند. بحث توسعه مهارت های شخصی موضوعی متداول در مباحث مدیریتی است. اما در محیط های کاری عصر مدرن، مهارت های نرم اهمیت ویژه ای پیدا نموده اند؛ هر چند بعضی از آن ها با توجه به شرایط و نوع کار شما مهم ترند.

اگر مدیر، رئیس، سرپرست پروژه یا رهبر تیم هستید، می توانید به لیست مهارت های زیر برای پیروزیت های حرفه ای نگاهی بیندازید.

باید توانایی ایجاد ارتباط داشته باشند

ارتباطات همیشه باید نخستین مورد در چنین لیست هایی باشد؛ چراکه یک احتیاج دنیا شمول برای رهبری در هر سطحی است. فرآیند ارتباطات، همان طور که از تعریفش معین است، شامل بیش از یک فرد می گردد. توانایی ایجاد ارتباط با آن هایی که راهنمایی می کنید، لازمه دستیابی به نتایج مطلوب است (فارغ از آنکه دنبال چه نتایجی باشید).

رهبران سازمانی در ارتباطات خود با چهار دسته از افراد روبرو می شوند:

متفکران: این دسته ژرف اندیش و آرام هستند و برای آنالیز تمام جوانب امر و ارائه پاسخ و تصمیم گیری احتیاج به زمان دارند.

اجتماعی ها: آن ها به سرعت اطلاعات را پردازش می نمایند و داده های مورد احتیاج برای تصمیم گیری را از مصاحبه با دیگران به دست می آورند.

نقل نماینده ها: این دسته هم رابطه محور هستند، اما اطلاعات را با سرعتی کمتر از اجتماعی ها پردازش می نمایند.

راهنمایی نماینده ها: آن ها تصمیم محور هستند و تصمیم گیری هایی سریع و اثربخش دارند.

رهبران سازمانی باید بتوانند با تمام افراد دارای این سبک های ارتباطی کار نمایند. آن ها اغلب حتی باید به طور همزمان در یک گروه کاری با چند دسته از این افراد ارتباط برقرار نمایند. تفاوت های فکری و شناختی افراد باعث می گردد که اهمیت مهارت های ارتباطی برای رهبران سازمانی بیش از پیش گردد.

باید رشد محور باشند

یک قرن پیش، آن دسته از رهبران سازمانی که می توانستند ثبات را حفظ نموده و بهره وری را بالا ببرند پیروز بودند. در عصر مدرن و نوآور، آن ها باید بتوانند دستورالعمل های ثابت را یک باره رها نموده و رویه های تازهی را در پیش بگیرند که تناسب بیشتری با شرایط رقابتی و محیطی تازه دارد. آن ها باید فکریتی مبتنی بر رشد داشته و هر لحظه آماده پذیرش ایده ها و رویه های عملیاتی تازه باشند. این مهارت بعلاوه به معنای تمایل به یادگیری مداوم و حفظ انعطاف پذیری کسب وکار در آنالیز راه چاره های تازه است.

مثالی از این موضوع را می توان در کوچ دسته جمعی کسب وکار ها به دورکاری در سال 2020 مشاهده کرد. حرکت به سمت محیط های کار مجازی (که اغلب یک شبه رخ داد) به معنای آن بود که رهبران سازمانی سراسر دنیا باید خود را به سرعت با شرایط تازه انطباق می دادند. آن ها از همان ابتدای همه گیری کرونا مجبور شدند با فکریتی باز در پی چاره جویی چالش تازه باشند. کرونا رهبران سازمانی را وادار کرد که رویه های متداولی مانند استخدام، به کارگیری و آموزش کارکنان تازه را هم به صورت آنلاین انجام دهند.

در گذشته حتی چنین اقدامات ساده ای هم احتیاجمند ارزیابی های سازمانی، ساختاربندی مجدد و بیان انتظارات و مسوولیت های کارکنان تازه بود (فعالیت هایی که تمام آن ها به صورت حضوری انجام می شدند). علم مدیریت و رهبری سنتی بدون برخورداری از فکریتی رشدمحور، نمی توانست راه چارهی برای این شرایط تازه ارائه دهد.

باید الهام بخش باشند

الهام بخشی را هیچ گاه نمی توان دست کم گرفت. با سرد و محاسبه گر بودن و تمرکز صرف بر تقویم و بهره وری نمی توان الهام بخش و برانگیزاننده دیگران بود. اگر واقعا در پی راهنمایی کارکنان تان هستید، باید از این نگرش ماشینی فراتر رفته و با توانمندسازی کارکنان تان، آن ها را به رشد و پیشرفت شخصی خودشان ترغیب کنید.

روش های مختلفی را می توان در الهام بخشی به دیگران استفاده کرد:

  • الهام بخشی به تیم کاری به وسیله بینش و اشتیاق خود.
  • الهام بخشی به تیم به وسیله توانمندسازی آنها، واگذاری وظایف و ترغیب کردنشان به مسوولیت پذیری.
  • الهام بخشی به تیم به وسیله تشویق آن ها به توسعه مستمر مهارت هایشان.

الهام بخشی ابزاری قدرتمند برای رهبران سازمانی است. این ابزار می تواند باعث تحرک و راهنمایی کارکنان در راستا صحیح و زمان مناسب گردد. بعلاوه می تواند با مسوولیت پذیری کامل کارکنان، وقت و فکر شما را برای راهنمایی کسب وکار در زمان های سخت آزاد سازد.

باید رابطه ساز باشند

ارتباطات و تعاملات افراد اغلب با هم می آیند. با این حال، مقوله هایی جداگانه اند و هر کدامشان برای رهبری پیروز حیاتی هستند. به اسم مثال، دولت می تواند با ابلاغ یک حکم یا گزارش، ارتباطاتی پیروز داشته باشد، اما به علت آنکه بین منابع ارسالی و مخاطبان فاصله است، رابطه ای شخصی ایجاد نشده است.

اگر در پی آن هستید که برترین نتایج را از توانمندی های افراد به دست آورید، باید فراتر از ابلاغ و انتقال صرف اطلاعات بروید. شما باید به ایجاد روابط با آن ها و روابط بین آن ها هم توجه کنید. چنین مهارتی احتیاجمند چند توانمندی است:

  • همدلی: باید بتوانید به درک و همدردی با افراد مقابل خود بپردازید. توانایی درک احساسات و نگریستن به مسائل از زاویه دید آن ها برای ادامه همکاری های داوطلبانه حیاتی است.
  • مدیریت اختلاف: همیشه بین شما و کارکنان یا بین اعضای یک تیم اختلاف نظر و تعارض هایی پدید می آید. باید بتوانید این اختلاف ها را به سرعت و موثر مدیریت کنید. چنین کاری نه ساده است و نه مجذوب کننده. با این حال، رهبران سازمانی باید بتوانند در نقش یک میانجی یا حلال مسائل ظاهر شده و اختلاف ها را برطرف نمایند.
  • شنیدن فعال: به اسم رهبر سازمانی، باید بتوانید کاری بیش از امر کردن به دیگران برای پیروی از خود انجام دهید. ضروری است بتوانید فعالانه به نظرات و گفته های آن ها هم گوش دهید. بعلاوه ضروری است که افکار و ایده هایشان را در عمل نشان دهید که مطمئن شوند سخن شان شنیده و درک شده است.
  • هوش هیجانی: هوش هیجانی شالوده رابطه سازی است و تمام این توانمندی ها را دور هم جمع می نماید. رهبران سازمانی باید بتوانند این مهارت را برای کنترل و بیان احساساتشان به شیوه های آگاهانه به کار گیرند. آن ها بعلاوه باید قادر به استفاده از هوش هیجانی برای مدیریت روابط بین فردی به شیوه ای همزمان همدلانه و مدبرانه باشند. مدیریت روابط، مساله ای پیچیده است و نمی توان یک شبه یا از روی یک دستورالعمل به آن مسلط شد. این کار احتیاجمند مطالعه، تمرین و تجربه است.

باید مطمئن و آرام باشند

یک رهبر سازمانی خوب در تمام اوقات، مسلط بر خویش است. او به خود و تیمش اعتماد دارد و آرامش خود را از دست نمی دهد؛ حتی در خلال بحران ها. به اسم مثال، ویروس کرونا شرایط استرس زا برای بسیاری از کارکنان سراسر دنیا پدید آورد. رهبران سازمانی هم از این استرس و اضطراب های ادامه دار مصون نیستند. با این حال، باید بتوانند خونسرد و خاطرجمع به جای مانده و در پی راه چاره هایی منطقی و حساب شده برای کارکنانشان بگردند. رهبران سازمانی خوب علاوه بر آرام بودن، باید در شرایط اضطراری سریع و قاطع باشند. اگر ضروری است کاری انجام گردد، رهبر سازمانی باید تمایل به انجام سریع و بی تعلل آن داشته باشد. آن ها باید بتوانند از تحلیل بیش از حد و وسواس گونه شرایط اجتناب نمایند تا بتوانند اقدامی به موقع انجام دهند.

باید کاوشگر باشند

این ویژگی در نام رهبران سازمانی نهادینه شده است. آن ها باید راهبری و راهنمایی نمایند. این وظیفه شامل راهنمایی کارکنانتان در امواج ناشناخته و متلاطم هم هست. این ویژگی وابستگی بسیاری به فکریت رشدمحور رهبر سازمانی هم دارد و در عین حال، دقیقا همان نیست.

رهبران سازمانی بهره مند از فکریت رشدمحور، مشتاق یادگیری چیز های تازه هستند. اما اگر در پی استفاده موثر از دانش تازه خود هستند، باید به استفاده از آن دانش به شیوه های تازه و نوآورانه هم تمایل داشته باشند. این توانمندی فراتر از خود آن ها می رود.

آن ها باید بتوانند برای کل سازمان خود هدف گذاری نموده و همه مدیران و کارکنان را در راستا اهداف به حرکت درآورند؛ حتی اگر راستا و اهداف نهایی کاملا روشن نباشند. به همین علت است که رهبران سازمانی خوب باید خلاق و نوآور باشند. آن ها گزینه ها و راه چاره های احتمالی را برای چالش های کسب وکار خود باید پیدا نمایند. این موضوع را می توان به این صورت خلاصه کرد که رهبران سازمانی باید به وسیله پیشگام و الگو شدن، دیگران را راهنمایی نمایند؛ حتی اگر خودشان در راستا تصمیم بگیرند که چه کاری باید انجام دهند.

باید مثبت اندیش باشند

مثبت اندیشی یکی از ویژگی های ضروری برای رهبران سازمانی است. اغلب ویژگی برجسته مدیران و روسا آن است که می توانند در مایوس نماینده ترین و سختترین شرایط هم روحیه خود را حفظ نمایند. لازم نیست شرایط چندان غیرعادی و هیجان انگیز باشد. اگر شما مدتی یک رهبر سازمانی باشید، به احتمال زیاد بالاخره با شرایطی چالش برانگیز روبرو خواهید شد. ممکن است یک فناوری تازه، تمام مدل های کسب وکار رایج را تغییر دهد یا یک همه گیری، اقتصاد را به رکود ببرد. شرایط هر چه که باشد، بدون مثبت اندیشی شما، کارکنانتان هم نمی توانند روحیه خود را حفظ نمایند. کارکنان اغلب روحیه کارفرمای خود را منعکس می نمایند.

باید صادق باشند

شفافیت، چالشی عظیم برای رهبران سازمانی است. بسیاری از آن ها تمایل به مخفی کردن اطلاعات نامطلوب یا ایثارگری در مقابل اخبار بد دارند. در همین حال، شفافیت بیش از حد و ارائه اطلاعات غیرضروری به کارکنان، می تواند روحیه آن ها را کاهش دهد. رهبران سازمانی خوب می توانند بین صداقت و مخفی کاری تعادل ایجاد نمایند. آن ها باید گفتن حقیقت را بیاموزند و از گمراه کردن کارکنان خود اجتناب نمایند. به طور همزمان باید دوراندیش و مدبر بوده و بدانند چه اطلاعاتی و چه مقدار جزئیاتی را باید به کارکنانشان انتقال دهند.

منبع: فرارو
انتشار: 5 مرداد 1400 بروزرسانی: 5 مرداد 1400 گردآورنده: maeva.ir شناسه مطلب: 1643

به "هشت مهارت مدیران عصر تازه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هشت مهارت مدیران عصر تازه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید