آب را گِل نکنیم

به گزارش پایگاه اینترنتی مأوا، خبرنگاران نصرالله حدادی ـ تهران و بسیاری از شهرهای کشورمان، به علت خشک سالی، در آستانه شرایط نارنجی قرار دارند و هشدار برای قطع آب مشتریان پرمصرف، دائم در زیرنویس شبکه خبر سیما، پخش می گردد. امری که طی سه چهار دهه گذشته، همیشه یک خطر بالقوه بوده و احتمال بالفعل شدن آن بسیار است.

آب را گِل نکنیم

خوشبختانه این هشدار، در شبکه های اجتماعی به فراوانی ملاحظه می شود و همین امر باعث می شود، بعضی در مصرف آب صرفه جویی نمایند. به نمونه ای چند از این هشدارها، توجه کنیم:

ـ آیا می دانید برای فراوری و پخت یک عدد نان سنگک، 201 لیتر آب صرف می شود؟

ـ برای فراوری یک کیلو سیب زمینی، 111 لیتر باید به مصرف رسد، تا این محصول کیفیت لازم را داشته باشد.

ـ فرایند خشک سالی، طی هشت سال گذشته شدت یافته و استان های جنوبی کشورمان، با خطر کم و یا بی آبی روبرو اند، تا بدان حد که کشاورزی این مناطق را کاملاً تحت الشعاع خود قرار داده و تا مرحله نابودی کامل امکان پیشروی دارد بعضی از کارشناسان محیط زیست تا بدانجا این خطر را جدی تلقی نموده اند که هشدار خشک سالی بزرگ می آید را سرداده و افکار عمومی و مسئولان را برای مقابله با آن، در سال های آینده، فراخوانده اند.

وجود ریزگردها در شرق، جنوب و مرکز کشورمان، فرونشست زمین در بسیاری از استان ها و شهرهای اطراف تهران، خشک شدن تالاب ها در اقصی نقاط کشور، کمبود آب در پرآب ترین رودخانه ایران (کارون) و از بین رفتن بسیاری از رودخانه های فصلی، بخش دیگری از معضلی است که خشک سالی آنها را رقم زده است. و صد البته این امر را نباید مختص به کشورمان دانست و باید گفت: بسیاری از کشورهای دنیا، با این مهم دست به گریبان می باشند و از طرق مختلف، همچون تغییر الگوی کشت استفاده چندباره از پساب ها، کشت محصولات کشاورزی که احتیاج کمتری به آب دارند، شیرین کردن آب دریاها، و ... به مقابله با کم و یا بی آبی برخاسته اند و کارشناسان در داخل کشورمان معتقدند، در صورت صرفه جویی در آب، آن هم به میزان 25 درصد، می توانیم از این بحران ها، عبور کنیم و تقریباً روزی نیست که در شبکه های اجتماعی، این هشدار را نخوانم: دوستان این هشدار را جدی بگیرید. موقع شستن ظرف، حمام، لباس، مسواک، اتومبیل، وضو، و ... به ارزش آب فکر کنید، با آب بازی نکنیم، موضوع خیلی مهم است. آب مایه حیات است، فقط با 25 درصد صرفه جویی، اجازه دهیم دیگر هموطنان مان نیز از نعمت آب برخوردار باشند.

در هشداری دیگر، آمده است: هموطن عزیز، با توجه به ادامه دار بودن دوره حضور بیماری کرونا در ایران و گرمای بی سابقه، احتمال زیاد با بحران آب شهری روبرو خواهیم شد. لذا با توجه به مصرف زیاد آب در این ایام جهت شست و شو و ادامه این فرایند مشکل کمبود آب چند برابر شده، و حتی اگر دلار و طلا به پایین ترین قیمت برسد، بدون آب زندگی مقدور نیست. لطفا در مدت بیست ثانیه شست و شوی دست، حتماً شیر آب را ببندید.

یادتان باشد هیچ کس در هنگام قحطی آب به فکر ما نیست. لطفا در خصوص شست وشوی ظروف هم جریان آب را به طور دائم باز نگذارید. سیستم شست وشوی و آب کشیدن تک تک ظروف، به طور جداگانه (مدل ایرانی) مصرف آب را به شدت بالا می برد. متوسط یک لیتر برای هر بشقاب و 3 لیتر برای هر قابلمه. بازنگهداشتن دوش حمام هنگام استحمام هم متوسط یک و نیم لیتر آب برای هر پنج ثانیه مصرف دارد. خطر بی آبی خیلی جدی است، زندگی بدون آب را تصور نموده اید؟

خشک شدن رودخانه های پرآب کشورمان، چنان جدی است که خطر انقراض، بعضی از آبزیان را تهدید می نماید. در گزارشی آمده است: زمین گیرشدن لاک پشت های رودخانه کُر. به علت خشک شدن بستر رودخانه، لاک پشت ها در مانداب ها گیر افتاده و خطر مرگ تدریجی آنها را تهدید می نماید. کُر مهمترین رودخانه استان فارس است و 250 کیلومتر طول آن است. خشک سالی، برداشت بی رویه آب، و بی مهری به محیط زیست، بعد از ماهی ها، حالا به سراغ لاک پشت های این رودخانه آمده و آنها در گل و لای و لجن های باقی مانده و در صورت عدم رسیدگی به موقع، این آبزیان مفید از چرخه حیات خارج شده و ضربه سنگینی متوجه محیط زیست این منطقه از ایران خواهد شد.

لاک پشت های مذکور، از نوع برکه خزری می باشند، و از خصوصیات این آبزی، عدم دوام در خشکی است و در اندک زمانی، در صورت عدم دسترسی به آب، از بین می رود.

دوستداران محیط زیست دست به کار شدند و 470 لاک پشت را از میان لجن زارهای باقی مانده زنده خارج کردند و از شهر مرودشت فارس، به فاصله 20 کیلومتری این شهر و سد درود زن آوردند و با رهاسازی آنها، به این حیوان آبزی این فرصت را دوباره دادند تا نقش حیاتی خود، یعنی تنظیم حیات تالاب و رودخانه را بار دیگر ایفا نمایند.

سرزمین ایران، در نقطه ای از کره زمین واقع شده است که در منطقه ای گرم ترین هوا را دارد. کویر شهداد و در این ملک. همواره و همواره کم آبی وجود داشته و طی قرون و اعصار، مردم آموخته اند با استفاده بهینه از آب، زندگی نمایند و قنات، این شاهکار استحصال آب، شناسنامه در این دیار دارد.

حائری، محمدرضا؛ قنات در ایران؛ دفتر پژوهش های فرهنگی، 118 صفحه رقعی، چاپ اول 1386، تهران.

در این کتاب کم حجم، مطالب مفیدی پیرامون قنات نگاشته شده و در بخش از آن، به نوشته دکتر یاکوب ادوارد پولاک (که سفرنامه وی، بارها توسط انتشارات خوارزمی به چاپ رسیده) اشاره شده است: در هنر بهره برداری از آب، هیچ قومی همپای ایرانیان نیست.(ص 47)

چاه، چشمه، سد و آب بند، از دیگر ساخته های طبیعت و انسان است که امکان دسترسی به آب را فراهم می آورند:

آنی زاده، علی؛ چشمه در فرهنگ مردم ایران، پژوهشی در گونه شناسی، باورها و آیین های مرتبط با چشمه های ایران؛ مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 241 صفحه وزیری، چاپ اول، 1398، تهران.

در این کتاب، چشمه های آن دنیای، چشمه های اسطوره ای، چشمه های شگفت انگیز، چشمه های درمانی، چشمه های نظرنموده، چشمه های اهریمنی، مقدس بودن چشمه، قهر و آشتی کردن چشمه، نر یا ماده بودن چشمه و مواردی از این دست، به فراوانی آمده است و تحقیق نسبتاً جامعی درباره چشمه های ایران است. یکی از راه های ذخیره آب آب بندان است که حمیده فرزانه در:

فرهنگ مردم ایران، شماره های 18 و 19، پاییز و زمستان 88، مرکز تحقیقات صدا و سیما، 1388، تهران.

چنین نوشته است: مکانیسم تنظیم آبِ آبْ بندان نیز به نوبه خود جالب توجه و از نظر کشاورزان حیاتی است. آب بندان ها در زمان کاشت و داشت، یعنی همان مقطعی که زمین های کشاورزی احتیاجمند آب فراوان هستند، بایستی پر از آب باشد و میراب از هدر رفتن آب به وسیله نشست آب یا احیاناً پاره شدن بند آب بندان جلوگیری و حفاظت کند. ولیکن پس از این مقطع و در مرحله برداشت، باید آبِ آبْ بندان کاهش یابد و این کار به وسیله بازکردن بندها و راهنمایی آب به جریان اصلی رودخانه، صورت می گیرد. این عمل به این دلیل انجام می گیرد که آب به زمین های زراعی اطراف آب بندان نشت نکند و زمین زراعی خشک بماند، تا برداشت و درو محصول به واسطه خیس بودن زمین با مشکل روبه رو نشود.

میراب یا میراب ها برای یک فصل زراعی قرارداد می بندند که برای آنها از بهمن ماه یکسال شروع و تا بهمن سال بعد، ادامه می یابد. هر کشاورز موظف است تا دستمزدی را به عنوان حق میراب پرداخت کند، ولیکن مشخص دستمزد، میزان و چگونگی دریافت دستمزد، توسط کشاورزان مشخص می شود. معمولاً دستمزد میراب به دو صورت پول یا شالی و برحسب میزان زمین زراعی پرداخت می شود. (ص 53).

در سرزمین نیمه خشک ما، به شیوه های بسیار بدیع، آب نگاهداری می شد و در قنات شاهیک قائن منبع آبی بزرگ پیش بینی شده و در فصول سرد سال، آب ذخیره و در فصول گرم، در این شهر کویری، آب در دسترس می باشد. یکی دیگر از کارهای ذخیره سازی آب، چال برف است که:

سلیمی، هاشم؛ زمستان در فرهنگ مردم کُرد، انتشارات سروش، 291 صفحه رقعی، چاپ دوم، 1390، تهران.

این گونه آن را شرح داده است: این چال ها در مناطق کوهستانی شهرهای بزرگ آماده شده بودند. در فصل سرما و یخبندان، عده ای کاسب برف ها را در داخل چال ها می ریختند و بعد برف های انباشته شده را با بیل و پارو می کوبیدند تا متراکم و فشرده شود. روی برف ها را با یخ و مقداری کاه تمیز می پوشاندند. سپس خاک می ریختند تا از گرمای بهار و تابستان محفوظ بمانند. در فصل تابستان که هوا رو به گرمی می نهاد هر روز چندین عدل از برف ها را در اندازه های مختلف با اره می بریدند و سوار بر الاغ برای مصرف روزانه به شهرهای اطراف می فرستادند. در شهرها برف را قطعه قطعه می کردند و به مردم می فروختند. اهالی شهرها در طول شبانه روز برای آب آشامیدنی و یا خوردن فالوده و بستنی از برف استفاده می کردند. بستنی نیز با وسایل ابتدایی توسط بستنی سازان محلی تهیه می شد و در تهیه آن از برف استفاده می کردند. ناگفته پیداست این برف ها به هیچ وجه بهداشتی نبودند. و غالب اوقات کِرم های ریز سفیدی در میان آن ها دیده می شد. (ص 19).

مصیبت تهیه آب سالم، تا هفت دهه پیش یکی از معضلات مردم ایران بود و به تدریج که شهرها به شبکه آب لوله کشی سالم پیوستند، این رنج، خیلی زود به فراموشی سپرده شد و اشاره کتاب بالا به وجود آلودگی، باعث بروز بیماری های مسری و عفونی بسیار همچون حصبه، وبا، آبله و ... می شد.

در فرهنگ ایران زمین و مردمان همواره شاکر آن، آیین های بسیاری برای باران خواهی وجود داشت، و:

خلعتبری لیماکی، دکتر مصطفی؛ آئین های باران خواهی و آفتاب خواهی در فرهنگ عامه، انتشارات طهوری، 102 صفحه رقعی، چاپ اول، 1394، تهران.

این آیین های زیبا را در جای جای ایران، به قلم آورد و درباره باران در کرمان، می نویسد: در بعضی دهات رفسنجان، به ویژه زانوق آباد، که بیشترین محصول آن ها گندم، پسته و بادام است، به هنگام خشکسالی اگر محصولاتشان خوب بار ندهد و حاصلی به دست نیاورند، معتقدند خداوند آنها را غضب نموده است. اهالی روستا تصمیم می گیرند روز آدینه گرد هم آیند و با هم قرار می گذارند که گاوی بخرند و به دور صحرا بگردانند تا برطرف بلا شود. وقتی گاو را خریدند، نوحه خوانی را هم خبر می نمایند، علم را هم که به عَلَم حضرت عباس (ع) معروف است از مسجد می آورند. چند تکه پارچه سبز به نوک علم می بندند، سپس عَلَم را برمی دارند، به همراه گاوی که جلوی همه در حرکت است به طرف صحرا می فرایند. نوحه خوان در بین راه چنین می خواند:

یارب به حق مصطفی (ع) آن شافع روز جزا

رحمی نما بر حال ما استغفر الله البزرگ

اهالی روستا هم به سینه خود می زنند و جواب می دهند. پس از آن که به دور صحرا و کشتزارها گشتند، برمی گردند، گاو را قربانی می نمایند و گوشت آن را بین اهالی تقسیم می نمایند. یک نفر که مأمور این کار است، سهم هر یک را در یک سینی می گذارد روی آن پارچه ای می اندازد و راه می افتد به طرف خانه های اهالی روستا و گوشت ها را به آنها می دهد. پس از این کار، مردم امید دارند که خداوند باران رحمتش را بر آنها نازل فرماید. (ص 25). در کتاب:

رحمتی، حسین؛ ادبیات عامه و کهن آیین های مردم شاهرود و میامی، انتشارات حبله رود، 239 صفحه وزیری، چاپ اول، 1399، سمنان.

نیز به ترانه های آفتاب و باران خواهی و همچنین عروس قنات اشاره شده است.

آب همواره در سرزمین ما، دارای قداست بوده و وقف آب انبار، قنات و سقاخانه، ریشه ای دیرینه در ایران دارد. و:

بنیادلو، نادیا؛ سقاخانه های تهران، مؤسسه فرهنگی هنری پیشین پژوه، با همکاری معاونت پژوهشی پژوهشکده مردم شناسی، 134 صفحه رقعی، چاپ اول، 1381، تهران.

از چگونگی ساخت، صندلی و قداست سقاخانه در تهران می گوید و تأمین آب آن در روزگاری که تهران فاقد آب لوله کشی سالم شهری بود.

در بیشتر سقاخانه های تهران ـ و سایر شهرهای کشور ـ نمادهایی از سقای دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) در قالب شمائل، دست، مشک و سربند در داخل سقاخانه به نمایش درآمده و کار گذاشته می شود و اشعاری در مدح و نعت و منقبت آن بزرگوار، چشم نوازی می نماید:

من آب نوشم، شه کونین تشنه لب/ کجا آبروی خویش به آب روان دهم

حاجت ذوالفقار نباشد که ابرویت/ با یک اشاره می شکند پشت لشکری

و یا!

در اول دیوان شهادت به بر عشق/ با خون حسین بن علی، آب نوشتند

در کنار وقف موارد بالا، دیر روزگاری نیست که ساختن گرمابه و وقف کامل، و یا بخشی از آن ـ به صورت اختصاصی بعضی از روزهای هفته به کسانی که توانایی پرداختن مزد به گرمابه دار را نداشتند ـ از کارهای رایج بود و ده ها کوچه در شهر تهران، هنوز هم نام حمام برخوردارند و بازار حمام چال در محدوده بازار قدیمی تهران، از جمله آنهاست.

لطفی، علیرضا و مسجدی، حسین؛ فرهنگواره گرمابه، با رویکرد به حمام های اصفهان، کتاب آبان، 436 صفحه وزیری، چاپ اول، 1392، تهران.

در این کتاب، از ازمنه دور، تا روزگار ما که حمام های عمومی، رونقی داشتند، گفته شده و حمام هایی که چهل ستون، چهل پنجره بودند و هنوز هم در بعضی از شهرهای کشورمان ـ از جمله کرمان و حمام گنجعلی خان و حمام وکیل در شیراز ـ وجود خارجی دارند، و نشان دهنده صندلی تمیزی و نظافت، در میان مردم این سرزمین است.

خطر کم آبی جدی است و پنج سد امیرکبیر کرج، لار و لتیان، شاهرود و طالقان و ماملوی شهریار، کمتر از پنجاه درصد، آب در مخازن آنها، ذخیره شده و تهرانی ها، هر روز به اندازه یک دریاچه ـ بیش از سه میلیون و پانصد هزار مترمربع ـ آب مصرف می نمایند، و چنین است وضع بسیاری از شهرهای کشورمان. آب را گل نکنیم و با صرفه جویی، باشد که این تنش آبی را ان شاالله پشت سر بگذاریم.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 19 تیر 1400 بروزرسانی: 19 تیر 1400 گردآورنده: maeva.ir شناسه مطلب: 1611

به "آب را گِل نکنیم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آب را گِل نکنیم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید